اهمیت کنتراست در طراحی داخلی ( و نحوه ی استفاده ی صحیح از آن)

اهمیت کنتراست در طراحی داخلی ( و نحوه ی استفاده ی صحیح از آن)

طراحان داخلی بر تاثیرات ظاهر اولیه ی یک اتاق بر روی افراد تاکید دارند.
برخی فضاها به دلیل زیبایی بصری عناصر و هماهنگی آنها، در اولین نگاه بسیار چشمگیر هستند.
در غیر اینصورت ممکن است اتاق به نظر مسطح و تک بعدی بوده و کمبود برخی اجزا کاملا مشهود است.
کنتراست در طراحی داخلی راه حلی برای ایجاد فضاهای به یاد ماندنی است.

در صورتی که از این قانون اساسی طراحی به درستی استفاده کنید،
علاوه بر هماهنگی های خارق العاده، جذابیت های بصری بسیاری به فضای داخلی شما افزوده خواهد شد.
بسیاری بر این باورند که این اصل یکی از ضروریات هر فضای داخلی به یاد ماندنی است.
در صورتیکه با این شیوه آشنایی ندارید، این مقاله برای شما تهیه شده است.
در ادامه با اهمیت کنتراست در طراحی داخلی و نحوه ی اعمال آن در پروژه های آتی خود آشنا می شوید.
این مطالب پیش نیازی برای مراحل بعدی خواهند بود.

با استفاده از رنگ ها کنتراست در طراحی داخلی ایجاد کنید

استفاده از رنگ های مکمل – یا دو طیف در انتهای چرخه ی رنگ – ساده ترین روش به کارگیری تضاد در دکوراسیون است که تاثیرات بسیاری برجای خواهند گذاشت.
ترکیب سیاه و سفید در این زمینه هرگز قدیمی و دور از ذهن نیستند.
همچنین اگر به شاد بودن این رنگ ها تاکید دارید، میتوانید از ترکیب رنگ های آبی و نارنجی یا بنفش و زرد استفاده کنید.
توجه داشته باشید که مانند هر طراحی دیگر، یکی از این رنگ ها باید نقش اصلی را ایفا کنند و رنگ دیگر وظیفه ی تاکید بر آن را بر عهده دارد. میتوانید یکی از رنگ ها را بر روی دیوار و دیگر رنگ ها را در پارچه ها، مبلمان و تزیینات به کار ببرید. برای افرادی که به تضاد شدید علاقه ای ندارند، روشی به منظور ملایم تر کردن فضا وجود دارد. به این ترتیب که می توانید مقداری رنگ خنثی به این فضا اضافه کنید. با انجام این کار علاوه بر اینکه باعث استراحت چشم ها در یک فضا می شوید، پس زمینه ای آرام برای جلوه ی بیشتر رنگ های متضاد ایجاد می کنید.

ایجاد کنتراست در طراحی داخلی با تنظیم بافت ها

اهمیت بافت توصیف ناپذیر است، اما در این مورد، این دو مفهوم با یکدیگر مرتبط هستند.
در طراحی داخلی، بافت به نحوه ی دریافت حس عناصر طراحی اطلاق می شود.
مثلا تصور کنید دستان خود را بر روی برآمدگی جالب کاشی قرار می دهید و در مقابل سطح صاف میز بالا را با یکدیگر مقایسه کنید.
قرار دادن دو بافت متضاد در کنار یکدیگر به وزن بصری فضا خواهد افزود و این یعنی اجزای طراحی شما به راحتی چشم ها را به سوی خود جلب می کنند.
این روش به ویژه زمانی که دو بافت متضاد-سخت و صاف- در کنار هم قرار می گیرند جلوه ی زیباتری خواهند یافت.
برای انجام هر چه بهتر این روش، می توانید از پارچه های با ظاهر سخت در زیر مبلمان صاف و صیقلی و یا نورپردازی و دکوری ها با بافتی بر روی سطوح صاف استفاده کنید.

محصولات پیشنهادی برای افزودن بافت:

مواد مختلف را در کنار یکدیگر قرار داده تا از اهمیت کنتراست در طراحی داخلی آگاه شوید
این مرحله تقریبا به صورت خودکار انجام می شود.
هر طراحی شامل مواد مختلفی می شود که مجموع آنها در کنار یکدیگر ظاهر نهایی فضا را به وجود می آورند.
هر چند در این مقاله، هدف ما انتخاب مواردی است که کاملا از یکدیگر متمایز هستند.
و این یعنی مواد مورد استفاده در ساخت محصول یا ظاهر آن محصول.
برای مبلمان می توانید از ترکیب مواد طبیعی مانند چوب و سنگ در برابر فلزاتی همچون فولاد و کروم استفاده کنید.
همچنین در کنار انتخاب مواد می توانید از برخی موارد طرح دار در کنار اجزای ساده استفاده کنید.

محصولات پیشننهادی برای ترکیب مواد:

اشکال مختلف را مورد آزمایش قرار دهید

شکل و حالت نیز روش هایی برای افزودن کنتراست در طراحی داخلی یک فضا هستند.
این موضوع به راحتی از تمایز گوشه های زاویه دار و تیز با لبه های صاف و گرد مشهود است.
این نوع کنتراست اغلب در مبلمان قابل مشاهده است، اما در تزییناتی همچون آینه و یا حتی سایر آویزهای دیواری می توان چنین تضادی را درک نمود.
مشخصا برخی سبک های طراحی مناسب تر از سایر سبک ها هستند. این گزینه را به خصوص زمانی که به زیبایی های اشکال هندسی مانند دوره های
اسکاندیناویایی و اواسط قرن مدرن اهمیت می دهید، نمود می یابد.

یک طراحی گلچین شده که از ترکیب سبک های مختلفی بهره گرفته است نیز گزینه ی بسیار مناسبی خواهد بود.
در انتخاب این روش، تعادل نقش مهمی در ایجاد تفاوت ها دارد.
حتما پس زمینه ی نسبتا ساده ای را انتخاب کنید و این یعنی یکی از اجزا رنگی خنثی و موادی ساده داشته و شکل به راحتی در محوریت آن قرار گیرد. کنتراست یکی از قوانین اساسی طراحی داخلی است.
این قانون نقطه ی قوت طراح در تضمین خیره کننده بودن و در عین حال انسجام اتاق را ایفا می کند. نکته ی کلیدی این است که بدانیم کی و کجا به درستی از آن استفاده کنیم.